فهرست مطالب

مجله تحقیقات نظام سلامت حکیم
سال نوزدهم شماره 4 (پیاپی 75، زمستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/12/11
  • تعداد عناوین: 7
|
  • علی اصغر شاکری، علی کاظمی کریانی، علی اکبری ساری *، قاسم فخرایی، احمد فیاض بخش، علیرضا یوسفی صفحات 182-192
    مقدمه
    بیماری گلوکوم هزینه های مستقیم و غیرمستقیم بالایی را بر جوامع تحمیل می کند. هدف از این مطالعه برآورد بار اقتصادی بیماری گلوکوم در ایران و در سال 1391 بود.
    روش کار
    این پژوهش از نوع مطالعه ارزشیابی اقتصادی جزیی می باشد و بر اساس رویکرد مبتنی بر شیوع و روش از پایین به بالا انجام شد. هزینه های غیرمستقیم بر اساس رویکرد سرمایه انسانی محاسبه شد. داده های مورد نیاز از مصاحبه با 10 نفر از متخصصان بیماری های چشم، 100 نفر از بیماران، بررسی متون و بررسی 100 پرونده از پرونده های بیماران در بیمارستان فارابی تهران به دست آمد.
    یافته
    هزینه کل بیماری 69856494100 ریال بود که 09/77% از آن مربوط به هزینه های مستقیم و 91/22% آن مربوط به هزینه های غیرمستقیم بود. هزینه کل بستری بیش ترین سهم از هزینه های مستقیم پزشکی را شامل می شد (4/74%).
    متوسط هزینه درمان سرپایی برای گروه های جراحی و غیرجراحی به ترتیب 595000 و 564640 ریال بود. متوسط هزینه بستری نیز 7221830 ریال بود.
    نتیجه گیری
    گلوکوم بار اقتصادی بالایی را بر کشور ایران تحمیل می کند. با برنامه ریزی مناسب برای پیشگیری و درمان زودرس می توان عوارض بیماری و هزینه های ناشی درمان و از کارافتادگی را کاهش داد.
    کلیدواژگان: گلوکوم، بار اقتصادی، هزینه بیماری، ایران
  • مریم احمدی، جهان پور علی پور *، علی محمدی صفحات 193-204
    مقدمه
    صدمات سوختگی از رایج ترین و ویرانگرترین صدمات در سراسر جهان و بخصوص در کشورهای در حال توسعه است. با این وجود، ابزار استانداردی برای گردآوری داده های صدمات سوختگی ایجاد نشده است. هدف این مطالعه طراحی حداقل مجموعه داده ها برای صدمات سوختگی است.
    روش کار
    مطالعه توصیفی مقطعی بوده و در سال 1393 انجام شد. داده ها از بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران و هرمزگان، مراکز اسناد پزشکی، مراکز اورژانس و مراکز پزشکی قانونی شهر بندرعباس و به علاوه از طریق اینترنت و منابع کتابخانه ای گردآوری شد. پرونده های مورد مطالعه به صورت تصادفی بر اساس رده های T20-T29 از ICD-10 انتخاب شدند. داده ها با استفاده از چک لیست گردآوری شد. به منظور رسیدن به توافق در مورد عناصر داده ای از تکنیک دلفی تصمیم از طریق پرسشنامه استفاده شد. اعتبار محتوا و پایایی پرسشنامه به ترتیب با استفاده از نظرات خبرگان و روش بازآزمایی ارزیابی شد.
    یافته ها
    حداقل مجموعه داده ای برای صدمات سوختگی طراحی گردید. این حداقل مجموعه داده به دو رده اداری و بالینی تقسیم شد. رده اداری متشکل از 6 بخش و 161 عنصر داده ای و رده بالینی نیز متشکل از 17 بخش و 311 عنصر داده ای بود.
    نتیجه گیری
    عناصر داده ای یک شکلی در مورد صدمات سوختگی در ایران وجود نداشت. طراحی حداقل مجموعه داده منجر به استاندارسازی و مدیریت موثر داده ها از طریق فراهم کردن عناصر داده ای یک شکل و جامع برای صدمات سوختگی شده و امکان مقایسه اطلاعات در سطوح مختلف، تصمیم گیری و سیاست گذاری اثربخش و پیشگیری از صدمات سوختگی امکان پذیر خواهد شد. به علاوه، کنترل صدمات سوختگی منجر به بهبود کیفیت مراقبت و کاهش هزینه ها خواهد شد.
    کلیدواژگان: حداقل مجموعه داده، سوختگی، صدمات
  • شهاب سلکی، شعله درویش قانع، مهرناز رضوانفرد *، ضیا علیپور صفحات 205-210
    مقدمه
    پژوهش اخیر، با هدف ارزیابی موارد روزافزون مراجعه مددجویان به مراکز سرپایی درمان اعتیاد انجام شده است که ادعا می کردند به دنبال دریافت داروهای دست ساز عطاری ها با اهداف درمانی، به آن داروها اعتیاد پیدا کرده اند.
    روش کار
    مددجویان مراجع کننده به یک مرکزدرمانی در شهر کرج از فروردین ماه 1391 تا شهریور 1394 با سابقه مصرف کپسول های دست ساز عطاری ها، از نظر علت مراجعه به عطاری و سابقه قبلی اعتیاد تحت بررسی دقیق تر از نظر نمونه ادرار و نمونه داروی مورد نظر جهت شناسایی کیفی ترکیبات مورفین، متادون، مت امفتامین، ترامادول و کانابینویید با استفاده از تست نواری پنجگانه قرار گرفتند.
    یافته ها
    از مجموع 182 مراجعی که طی این مدت جهت درمان سوء مصرف مواد به این مرکز مراجعه نمودند، 69 نفر(4 زن و 65 مرد) اذعان داشتند که اخیرا در حال مصرف داروهایی دست ساز از عطاری با اهداف مختلف بوده اند. بررسی کیفی نمونه های ادرار نشان دهنده وجود ترامادول در (93%) 64 نفر، ترکیبات مورفین در(16%) 11 نفر، مت امفتامین در (8%) 6 نفر، متادون در (4%) 3 نفر و کانابینویید در (3%) 2 نفر و بررسی شیمیایی داروها موید وجود ترکیبات شیمیایی ترامادول در (97%) 67 و متادون در (3%)2 محلول این قرص ها بوده است.
    نتیجه گیری
    داروهای دست سازی که در عطاری ها جهت درمان اعتیاد و سایر مشکلات طبی عرضه شده، حاوی ترکیبات شیمیایی ترامادول و در مواردی متادون بوده که باعث تشدید وضعیت اعتیاد و حتی بروز موارد اعتیاد در مراجعین سالم شده است.
    کلیدواژگان: عطاری ها، داروهای دست ساز، درمان اعتیاد، ترامادول
  • مهدی کاظمی *، سیدسعید جوادی بیهقی، حسین قاسم زاده صفحات 211-217
    مقدمه
    امروزه پذیرش فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی جدید با هدف بهبود کیفیت و افزایش دسترسی به خدمات مراقبت پزشکی، کاهش هزینه ها و دسترسی آسان به تجربیات متخصصان خبره انجام می شود. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی آمادگی الکترونیکی سازمان بهداشت و درمان صنعت نفت برای استقرار و توسعه سلامت الکترونیکی است.
    روش کار
    داده های تحقیق از طریق پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر مبانی نظری جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل آن دسته از متخصصان سازمان بهداشت و درمان صنعت نفت در مناطق 20 گانه آن اعم از پزشکان، پرستاران، کارشناسان واحد انفورماتیک و مدیران است که با موضوع پژوهش مرتبط اند. پس از ویرایش 114 پرسشنامه قابل تحلیل گردآوری شده است. روایی سازه های مدل تحقیق با روش تحلیل عاملی و نرم افزار لیزرل نسخه 8.80 تایید شده است. همچنین برای اطمینان از پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ ( 9/.) استفاده شده است.
    یافته ها
    نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهد که سازمان مورد مطالعه در ابعاد هسته، فناوری، یادگیری، اجتماعی و سیاسی آمادگی نسبتا مطلوبی برای استقرار سلامت الکترونیکی دارد. اما در بعد پذیرش، آمادگی در حد مطلوب نیست.
    نتیجه گیری
    از جمله دلایل تایید اکثر فرضیه های پژوهش می توان به تاکید مدیریت عالی سازمان بر هدف گذاری سازمان در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات جهت برنامه ریزی و ارایه خدمات بهداشتی و درمانی به ارباب رجوع و وجود پروتکل های مناسب برای استقرا سلامت الکترونیک در سازمان اشاره کرد.
    کلیدواژگان: سلامت الکترونیکی، آمادگی الکترونیکی، سازمان بهداشت و درمان صنت نفت
  • دنیا رضایی، مهدیه رئیس زاده *، سیدابوالفضل مصطفوی صفحات 218-227
    مقدمه
    از آنجا که داروسازان و پزشکان دو رکن اصلی زنجیره درمان را تشکیل می دهند و می توانند در مصرف منطقی دارو نقش مهم مدیریتی و آموزشی ویژه ای داشته باشند، هدف از این تحقیق، مطالعه تطبیقی دیدگاه پزشکان و داوسازان بخش های دولتی و خصوصی در خصوص تجویز و مصرف غیرمنطقی دارو در شهرستان اصفهان بود.
    روش کار
    پژوهش حاضر کاربردی از نوع توصیفی- مقطعی بود. 351 پزشک و 269 داروساز شهرستان اصفهان به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. پرسشنامه خودساخته مشتمل بر 6 سوال دموگرافیک و46 سوال تخصصی بوده که براساس روایی محتوا و پایایی آلفای کرونباخ تایید شد. برای پاسخگویی پرسشنامه از طیف پنج تایی لیکرت استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS21 و تست های آماری تی تک نمونه ای، تحلیل واریانس و آزمون فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    مهم ترین عوامل از دیدگاه پزشکان و داروسازان به ترتیب شامل نظارت بر عملکرد پزشکان و داروسازان، تعامل بین پزشکان و داروسازان، کاهش هزینه های غیرضروری حوزه درمان، مشارکت پزشکان و داروسازان در برنامه ریزی های بهداشتی، ارتقاء سطح کیفی ارایه خدمات دارویی و ارتقاء فرهنگ مصرف منطقی دارو بود. میانگین عوامل دیدگاه پزشکان در تجویز و مصرف غیرمنطقی دارو (139/0 ±75/3) و داروسازان (155/0 ±69/3) بود که اختلاف آماری معناداری نبود (35/0=P).
    نتیجه گیری
    نظارت بر عملکرد داروسازان و پزشکان و نیز بهبود عملکرد آنها از طریق تعامل بین گروهی باید مورد توجه قرار گیرد.
    کلیدواژگان: تجویز غیرمنطقی دارو، پزشک، داروساز
  • علیرضا اولیایی منش *، سعید معنوی، محمد آقاجانی، لیلا پورآقاسی، علی ماهر، علی شهرامی صفحات 228-237
    مقدمهتوزیع نابرابر منابع انسانی در حوزه سلامت پدیده ای جهانی است و در ابعاد مختلفی بروز می کند (1). توزیع نابرابر به خصوص در حرفه پزشکی اولین و بزرگ ترین چالش است. اغلب پزشکان در کشورهای توسعه یافته و شهرهای بزرگ تمرکز دارند که دارای سطح زندگی مناسب، درآمد بالاتر و رضایت شغلی بیشتر است. حالت دوم توزیع نامناسب مربوط به ترکیب مهارت ها است. تعداد پزشکان در بسیاری از کشورها از جمله بنگلادش، برزیل، چین، پاکستان بیشتر از پرستاران است. سومین مسئله مربوط به فوق تخصص و چهارمین مورد مربوط به توزیع نامناسب نهادی است. در آخر توزیع نامناسب جنسیتی نیز از جمله موارد چالشی در این حوزه محسوب می شود (2)، از این رو سازمان جهانی بهداشت برنامه ای با هدف رفع توزیع نابرابر کارکنان بهداشتی در مناطق محروم و روستایی ارایه کرده است. این برنامه پاسخی است به درخواست کشورهایی که تحت تاثیر بحران جهانی نیروی کار در بخش بهداشت و سلامت قرار گرفته اند (3، 4). به علاوه دسترسی به کارکنان بهداشت و سلامت در مناطق محروم به بهبود نتایج بخش سلامت بر اساس ارزش ها و اصول مراقبت های اولیه می انجامد. فقدان راه حل های عملیاتی برای انطباق با چالش مذکور موضوعی است که در تمام کشورها اعم از توسعه یافته و در حال توسعه مهم و اساسی است. بر این اساس برنامه سازمان جهانی بهداشت به دنبال شواهد و ارایه توصیه های مبتنی بر شواهد روز دنیا است که با استراتژی های پیشنهادی قادر به رفع چالش حضور پزشکان در مناطق مورد نیاز باشد. سه محور اصلی تشکیل دهنده استراتژی های مذکور عبارتند از:•تدوین و اشتراک استراتژی های اثربخش مبتنی بر شواهد که به افزایش دسترسی به کارکنان بهداشتی در مناطق محروم و روستایی
    •حمایت از کشورهای عضو برای ارزیابی، انطباق و اجرای استراتژی های مذکور
    •توسعه و انتشار توصیه ها و استراتژی های مبتنی بر شواهد در این حوزه (5)

    گسترش مراقبت های اولیه سلامت (PHC)[1] در ایران به طور عمده بر اساس اصول بهداشت همگانی کنفرانس آلما آتا است (6). مراقبت های اولیه سلامت به طور چشمگیری به بهبود نتایج سلامت و بهداشت به ویژه در مناطق روستایی منجر شده است (7)، با این حال پاسخگوی نیازهای رو به رشد سلامت مردم در چند دهه اخیر نیست. از سال 1384 برنامه پزشک خانواده در مناطق روستایی و شهرهای کوچک آغاز شد که در دولت بعد از آن نیز ادامه یافت (8). علی رغم افزایش جمعیت زیر پوشش بیمه درمانی، مسایل مربوط به دسترسی به خدمات سلامت و برابری در دسترسی و استفاده از این خدمات کماکان باقی مانده بود (6) و (9-11). از این رو در دولت یازدهم مجموعه ای از برنامه های اصلاح و بازنگری نظام سلامت پیگیری شد (8). نتیجه این اصلاحات با عنوان طرح تحول نظام سلامت[2] (HSEP) توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بر اساس قانون برنامه چهارم و پنجم توسعه به منظور دستیابی به پوشش همگانی سلامت معرفی شد.
    کمبود کادر پزشکی در شهرها، بخش ها و روستاهای دورافتاده کشور و تراکم فارغ التحصیلان این رشته ها در کلان شهر پایتخت، سایر کلان شهرها و مراکز استان ها همواره باعث ایجاد اختلال در ارایه خدمات تشخیصی و درمانی به ساکنین مناطق محروم و نیازمند کشور شده است. به کارگیری پزشکان خارجی در سال های اول پس از پیروزی انقلاب و مداخلات و فشارهای سیاسی و اجتماعی متعدد در روند جذب و به کارگیری پزشکان متخصص اثر نامطلوبی به جا گذاشته بود. بررسی وضع موجود نظام بهداشتی درمانی کشور (در اواخر دهه پنجاه) نشان می دهد که توزیع نیروهای پزشکی کشور به شدت ناهمگون بوده است؛ به طوری که 69% پزشکان متخصص در تهران و 18% پزشکان در شهرهای تبریز، مشهد، اهواز، شیراز و اصفهان و 13% در بقیه کشور توزیع شده بودند. از آنجا که طرح خدمات پزشکان در اکثر نقاط جهان وجود دارد جهت رفع معضل کمبود کادر درمانی، در اردیبهشت ماه سال 1367 قانون مربوط به خدمت پزشکان و پیراپزشکان به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و به موجب آن فارغ التحصیلان رشته های پزشکی و پیراپزشکی مکلف شدند که سال های اولیه خدمت خود را خارج از تهران و در شهرهای دور افتاده انجام دهند تا به این وسیله قسمتی از دین خود را به جامعه ادا کنند. به منظور حل این کمبود برنامه «حمایت از ماندگاری پزشکان در مناطق محروم» با هدف افزایش دسترسی مردم ساکن در مناطق محروم کشور به خدمات سلامت سطح دوم و سوم و در جهت اجرای بند «ب» ماده 34، بند «الف» ماده 36 قانون برنامه پنجم توسعه کشور و بند «9-7» سیاست های کلان بخش سلامت ابلاغی مقام معظم رهبری، تدوین شده است (12، 13). این برنامه از ابتدای خردادماه سال 1393 در قالب یکی از برنامه های طرح تحول نظام سلامت، در دانشگاه های علوم پزشکی سراسر کشور اجرا شد. پزشکان مشمول این برنامه در صورت پذیرش تعهدات مندرج در دستورالعمل «برنامه حمایت از ماندگاری پزشکان در مناطق محروم» و با تکمیل فرم مربوطه، به عنوان «پزشک ماندگار» شناخته می شوند و می توانند از مزایای تشویقی ماندگاری که در قالب «پرداخت ثابت و پرداخت عملکردی» است، بهره مند شوند. در این گزارش ضمن مرور فرایند اجرایی برنامه ماندگاری پزشکان، نتایج اجرا و نارسایی ها و چالش های پیش روی این محور بحث و بررسی خواهد شد.
  • حسن واعظی *، محمد آقاجانی، میترا رستگاری، علی شهرامی، فریبا لطفی، علیرضا اولیایی منش صفحات 238-247
    مقدمهسلامتی دارایی ارزشمندی است که با فراهم آوردن امکان توسعه قابلیت های فردی به توسعه پایدار جامعه یاری می رساند (1). پوشش فراگیر خدمات سلامت (UHC)[1] به عنوان مدلی جهانی از سوی سازمان جهانی بهداشت در سال 2000 معرفی شده است. این پوشش با هدف دسترسی عموم به خدمات باکیفیت و مقرون به صرفه شکل گرفت. سازمان جهانی بهداشت (WHO)[2] نقش مهمی در حمایت از کشورها به منظور پاسخگویی درزمینه پوشش همگانی سلامت و نظارت بر اجرای آن دارد (1). پوشش همگانی سلامت بر دسترسی به خدمات موردنیاز باکیفیت و بدون تحمل فشارهای مالی در دو سطح فردی و اجتماعی تاکید دارد (2) و مطابق با تعریف سلامت از منظر سازمان جهانی بهداشت، اعلامیه کنفرانس آلماآتا (3) و سیستم های بهداشت کمیسیون عوامل اجتماعی سلامت، شبکه دانش سیستم سلامت (4) و گزارش های سلامت درزمینه تجدید مراقبت های اولیه (5) و تامین مالی درمان است (6).
    گسترش مراقبت های اولیه سلامت اولیه (PHC)[3] در ایران نیز به طور عمده بر اساس اصول بهداشت همگانی کنفرانس آلماآتا است (7). مراقبت های اولیه سلامت به طور چشمگیری به بهبود نتایج سلامت و بهداشت به ویژه در مناطق روستایی منجر شده است (8)، با این حال پاسخگوی نیازهای رو به رشد سلامت مردم در چند دهه اخیر نیست. گسترش خدمات در مناطق شهری و برون شهری و پویایی مسیر ارجاع بیماران همیشه مسئله ای چالشی بوده است (9). از سال 1384 برنامه پزشک خانواده در مناطق روستایی و شهرهای کوچک آغاز شد که در دولت بعدی ادامه یافت (10). علی رغم افزایش جمعیت زیرپوشش بیمه درمانی، مسایل مربوط به دسترسی به خدمات سلامت و برابری در دسترسی و استفاده از این خدمات کماکان باقی مانده بود (7، 11-13). از این رو در دولت یازدهم مجموعه ای از برنامه های اصلاح و بازنگری نظام سلامت پیگیری شد (10). نتیجه این اصلاحات با عنوان طرح تحول نظام سلامت(HSE)[4] توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بر اساس قانون برنامه چهارم و پنجم توسعه به منظور دستیابی به پوشش همگانی سلامت معرفی شد.
    به طورکلی اصول 2، 3 و 29 قانون اساسی کشور و بند 1 اصل 43 بر ضرورت شکل گیری طرح تحول نظام سلامت تاکید دارد. اسناد بالادستی مربوط به محور مقیمی شامل بند ب ماده 34 قانون برنامه پنجم توسعه ناظر بر پایداری نیروی انسانی متخصص و ایجاد دسترسی عادلانه مردم به خدمات سلامت و بند الف ماده 36 قانون برنامه پنجم توسعه ناظر بر پرداخت تسهیلات ویژه برای ماندگاری پزشکان در مناطق کم تر توسعه یافته است (14، 15). بر این اساس طرح تحول نظام سلامت با ابلاغ سیاست های کلی نظام سلامت توسط مقام معظم رهبری و بررسی اسناد بالادستی و کار پژوهشی سیاست گذاران این حوزه، با سه هدف حفاظت مالی از مردم در مقابل هزینه های سلامت، ایجاد عدالت در دسترسی به خدمات سلامت در سراسر کشور، ارتقای کیفیت خدمات در بیمارستان های سراسر کشور، توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تدوین شد. برای کسب اهداف مذکور این طرح در قالب چندین بسته اجرایی طراحی و اجراشده است؛ یکی از محورهای اجرایی این طرح حضور پزشک متخصص مقیم به صورت شبانه روزی و به خصوص در روزهای تعطیل و شب ها، در بیمارستان های دولتی بالای 64 تخت است که امکان دسترسی سریع بیماران اورژانسی به پزشک متخصص را فراهم می کند تا از این طریق انجام رویه های مناسب درمانی در کوتاه ترین زمان ممکن توسط متخصص مقیم برای بیماران اورژانسی انجام شود.
|
  • Ali Asghar Shakeri, Ali Kazemi Karyani, Ali Akbari Sari *, Ghasem Fakhraei, Ahmad Fayazbakhsh, Alireza Yoosefi Pages 182-192
    Introduction
    Glaucoma imposes direct and indirect costs on societies. The current study aimed at estimating the economic burden of glaucoma in Iran in 2012.
    Methods
    The study was performed based on the partial economic evaluation method. The prevalence-based approach and bottom-up method were used. The human capital approach was used to calculate indirect costs. Required data were obtained from interview with 10 eye specialists and 100 patients, literature review, and review of 100 medical records of patients at Farabi Hospital in Tehran.
    Results
    The total cost of the disease was $US 1,746,412.35, which 77.09% of the costs were related to direct cost; indirect costs accounted for 22.91% of the total costs. The total cost of hospitalization included the highest share of direct medical costs (74.4%). Average cost of outpatient for surgical and nonsurgical groups were $US 14.87 and $US 14.11, respectively. The average cost of hospitalization was $US 180.54.
    Conclusions
    Glaucoma imposed high economic burden on Iran. Proper planning for the early treatment of the disease and prevention of its complications could reduce costs of treatment and disability.
    Keywords: Glaucoma, Economic Burden, Cost of Illness, Iran
  • Maryam Ahmadi, Jahanpour Alipour *, Ali Mohammadi Pages 193-204
    Introduction
    Burn injuries are the most common and destructive injuries worldwide, especially in the developing countries. Nevertheless, a standard tool to collect the data of burn injury is not developed yet. The current study aimed at designing a minimum data set (MDS) for burn injuries in Iran.
    Methods
    The current descriptive and cross sectional study was performed in 2014. Data were collected from public hospitals of Hormozgan province, Iran, the hospitals affiliated to Iran University of Medical Sciences, healthcare, emergency, and forensic medicine centers in Bandar Abbas, in addition to online databases. Records were randomly selected based on T20-T29 categories from the International Classification of Diseases (ICD)-10. Data were collected using a checklist. The decision Delphi technique was applied to make a consensus about the data elements. The content validity and reliability of the questionnaire were assessed by expert’s opinions and test-retest method, respectively.
    Results
    An MDS of burn injuries was developed. The MDS was divided into 2 categories of administrative and clinical with 6 and 17 sections and 161 and 311 data elements, respectively.
    Conclusion
    Comprehensive and uniform data elements about burn injuries was not available in Iran. Development of an MDS resulted in standardization and effective management of the data through providing uniform and comprehensive data elements for burn injuries and comparability of information in various levels and made effective decision-making and policy-making possible. In addition, the control of burn injuries resulted in the improvement of the quality of care and containment of costs.
    Keywords: Minimum Data Set, Burn, Injuries
  • Shahab Solki, Shole Darvishghane, Mehrnaz Rezvanfard *, Zia Alipour Pages 205-210
    Introduction
    The current study aimed at evaluating the growing numbers of clients referred to drug treatment centers claimed to suffer from addiction following consumption of handmade chemical compounds bought from medicinal herb sellers for medical reasons.
    Methods
    From April 2012 to September 2015, the clients referred to a drug addiction treatment center with a history of recent consumption of handmaid chemical compounds sold by medicinal herb sellers were interviewed more precisely in terms of drug abuse and qualitative assessment of the solved pills, and urine samples were done using rapid assessment kit with urinal dip stick.
    Results
    Amongst the 182 clients, 69 persons (4 females, 65 males) reported a recent history of handmade chemical compounds. Urinal analysis indicated the presence of tramadol in 64 (93%), morphine in 11(16%), methamphetamine in 6 (8%), methadone in 3 (4%), and cannabinoids in 2 (3%) persons. Tramadol found in 67(97%) and methadone in 2 (3%) evaluated pills.
    Conclusion
    Most of the handmade compounds contained tramadol and thus, led to drug addiction in the subjects referred to medicinal herb sellers for other medical complains.
    Keywords: Handmade Compounds, Medicinal Herb Sellers, Tramadol, Drug Addiction
  • Mehdi Kazemi *, Seyed Saeed Javadi Beihaghi, Hosein Ghasemzadeh Pages 211-217
    Introduction
    Today, the new information and communication technologies aim at improving the quality and increasing the access to health care services, reducing the costs, and ease of access to the experiences of experts. The current study aimed at assessing the E-readiness of Oil Industry Health Care Organization in order to enter E-health
    Methods
    The data were collected through a self-designed questionnaire based on theoretical framework. The study population included the health professionals in the 20’s the oil industry, including physicians, nurses, informatics specialists and managers related to the research subject. After editing, 114 questionnaires were collected. The validity of the model was confirmed by factor analysis and LISREL softwarewas usedto ensure the reliability of Cronbach’s alpha coefficient (9 /.).
    Conclusion
    One of the reasons for the approval of the majority of the research hypothesis can be the emphasis of the top management in the targeted organization regarding the use of ICT for planning and providing health services to clients and protocols that the organization noted to induce E-health.
    Keywords: E-health, E-readiness, healthcare Organizations Snt oil
  • Donya Rezaee, Mahdieh Raeeszadeh *, Sayed Abolfazl Mostafavi Pages 218-227
    Introduction
    Due to the fact that pharmacists and physicians are the 2 key groups that configure the treatment procedure and play an important role in the management and rational use of medicine, the current study aimed at comparatively investigating the public and private sectors physicians and pharmacists about irrational drug use and prescription in Isfahan, Iran.
    Methods
    In the current descriptive-analytical study,351 physicians and 269 pharmacists were randomly selected. A questionnaire including 6 demographic and 46 specific questions was analyzed based on the content validity and reliability indices using the Cronbach’s alpha coefficient. A 5-point Likert scale was used to score the items. The collected data were analyzed using descriptive statistics and the one-sample t test, analysis of variance (ANOVA), and the Friedman test with SPSS version 21.
    Results
    Based on the results obtained from the study, the factors influencing physicians and pharmacists, and irrational use and prescription of medicines were generally the same. The most important factors that shape the viewpoints of physicians and pharmacists on prescription and rational use of medicine can be the effective monitoring of the performance of physicians and pharmacists, their cooperation, paying attention to the reduction of unnecessary costs in the health sector, participation of these 2 groups in health planning, improving the quality of medical services, and promotion of rational drug use. There was no significant difference between the average factors about the viewpoints of the physicians (3.75 ± 0.139) and those of the pharmacists (3.69 ± 0.155) regarding the irrational prescription and use of medicines (P=0.35).
    Conclusion
    The physicians and pharmacists` performance monitoring and improvement through intergroup cooperation should be considered.
    Keywords: Irrational Drug Use, Physician, Pharmacist
  • Alireza Olyaeemanesh*, Saeid Manavi, Mohammad Aghajani, Leila Poraghasi, Ali Maher, Ali Shahrami, Mosa Tabatabaei, Farah Babaei, Jamshid Kermanchi, Peirhossein Kolivand, Hassan Vaezi, Marziyeh Zangeneh, Arezoo Dehghani, Seyedeh Sana Hosseini Pages 228-237
  • Hassan Vaezi *, Mohammad Aghajani, Mitra Rastegar, Ali Shahrami, Fariba Lotfi, Alireza Olyaeemanesh, Saeid Manavi, Leila Poraghasi, Ali Maher, Mosa Tabatabaei, Farah Babaei, Jamshid Kermanchi, Peirhossein Kolivand, Marziyeh Zangeneh, Arezoo Dehghani, Seyedeh Sana Hosseini Pages 238-247